مربیگری یا توسعه عملکرد فردی، مهمترین اصل مدیریت عملکرد می باشد. ملاقات های برنامه ریزی شده می تواند موقعیت مربیگری را تقویت نماید، اما بیشتر مدیران موفق کسانی هستند که همواره در حال مربیگری کارکنان خود هستند. اغلب کارکنان در جستجوی راهنمایی شدن هستند. مربیگری شامل فعالیتهای متفاوتی از جمله موارد ذیل میباشد:
- شفاف سازی مسیر
- شناسایی و توسعه اهداف
- دریافت و ارائه بازخورد
- ارائه نقش راهنما و مشاور
- ارائه نقش فعال در کمک به سایرین جهت انجام کار
- ارائه پیشنهادهای سازنده در جهت ارتقای محتوی، فرایندها و خروجی ها
- بهبود اخلاق حرفهای از طریق ایجاد انگیزه
- رفع موانع و فراهم آوردن منابع به منظور دستیابی به نتایج و تغییرات
- بهبود مهارت ها، دانش و توانایی ها
- ارائه راهنمایی های جامع جهت بالندگی شغلی
- ارائه راهنمایی در خصوص روابط بین فردی به گونه ای که بر کار کردن کارکنان اثر گذار باشد.
آیا به برنامه مربیگری به صورت رسمی نیاز می باشد؟
پاسخ این سؤال به سازمان بستگی دارد. در همه سازمان ها مربیگری در برخی از سطوح آن صورت میگیرد. مدیران قوی همانند یک مربی بر کسانیکه سرپرستی آنها را برعهده دارد رفتار میکنند و موقعیت یک مربی به گونهای است که در تعامل طبیعی و غیر رسمی و خارج از ساختار گزارش دهی، میباشد. همچنین میتوان بازخورد آن را در فرآیندهای جذب و استخدام، پروژههای خاص و یا محیط دوستانه نیز مشاهده کرد. مدیرانی که نقش مربی را ایفا میکنند، مشاوره کاربردی را در خصوص چگونگی انجام امور درچارچوب سازمان ارائه میدهند و یا اینکه سیاست های سازمان، استراژی ها و برنامههای شغلی را هدایت میکنند. بیشتر کارکنان موفق معمولاً از سوی مربیان قوی اعتبار کسب میکنند و از این طریق به موفقیت و بهبود عملکردشان در سازمان دست می یابند.
یک اشکالی که در خصوص مربیان غیر رسمی وارد میشود آن است که آنان در جستجوی ایجاد یک رابطه خاص با سایرین هستند. اگر در یک سازمان تعداد اندکی از کارکنان از مربیگری غیر رسمی بهره ببرند ممکن است تلاش شود تا آنان نیز، به مسیر مربیگری رسمی وارد شوند. یک رویکرد ساده آن است که دو نفر از کارکنان با یک مدیر ارشد و یا برنامه های نظامند با نیازهای آموزشی مشخص برای مربی شدن آموزش داده شوند.
بسیاری از سازمانها با اجرای برنامههای مربیگری توانستهاند به موفقیتهای خوبی دست یابند، به گونهای که توانسته اند محیط یادگیری را در سلسله مراتب سازمانی جاری نمایند. مدیر ارشد میتواند تکنولوژی های جدید را جستجو کند و با استفاده از تجربیات خود آنها را به سایرین در سازمان ارائه نمایند. این رویکرد چندگانه به شناخت کاستی و درک درست از آنها منجر خواهد شد.